به گزارش لوکسترین ها، در ادامه معرفی شهدای استان خراسان جنوبی، این بار خاورستان شهدای هفته دولت را معرفی می کند.
شهید محمدحسین رحمانی فرزند علی اکبر در تاریخ 1339/3/4 در روستای تقاب از توابع شهرستان خوسف متولد شد. در همان سنین کودکی تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش سپری نمود.
شهید رحمانی در روستا برای نوجوانان و جوانان کلاس های فوق برنامه قرآن و دیگر فعالیت های مذهبی را انجام می داد.
شهید استعداد و علاقه زیادی به درس خواندن داشت تا اینکه در سال1351 به دوره راهنمایی راه پیدا کرد که به دلیل نبودن مقطع راهنمایی در روستا روانه شهر شد تا به ادامه تحصیل بپردازد.در سال1354موفق شد به دوره دبیرستان راه پیدا کند و در رشته بازرگانی به تحصیل بپردازد. در همین موقع بود که در روستا برای نوجوانان و جوانان کلاس های فوق برنامه قرآن و دیگر فعالیت های مذهبی را انجام داد.
شهید رحمانی در سال 1358 موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته بازرگانی شد و در تاریخ 1358/1/1 یعنی در 19 سالگی پدرش را از دست داد و یتم شد.
شهید رحمانی در جلسات مذهبی بطور فعالانه شرکت می کرد
محمد حسین در ایام حضور خود در روستا سخنرانی های زیادی برای اهالی روستا در جهت بالا بردن رشد و استعداد آنها انجام داد و نقش بسزایی در بسیج سپاه پاسداران از خود ایفا کرد.در جلسات مذهبی بطور فعالانه شرکت میکرد بطوریکه در ایام محرم نوحه سرایی و همچنین خواندن دعای هفتگی شبهای دوشنبه و جمعه را در روستا قرائت میکرد.با شکل گیری انقلاب بخشی دیگری از فعالیت های شهید که بطور فعالانه بر ضد رژیم پهلوی بود شکل گرفت.که به عنوان مثال میتوان به درگیری شهید با یکی از سرهنگهای رژیم اشاره کرد که از طرف حامیان سفاک پهلوی شبانه مورد حمله قرار میگرد.
از آنجایی که شهید علاقه زیادی به خدمت برای مردم و مستضعفین داشت(خصوصا قشر روستایی) در تاریخ 28 مهرماه1362 در جهاد سازندگی بیرجند مشغول به کار می شود.
شهید رحمانی در سال 1359به لحاظ احساس مسئولیت و دفاع از مملکت خویش روانه خدمت مقدس سربازی درشهرستان نوده گردید. پس از اتمام آموزش بلافاصله به منطقه کردستان جهت ماموریت عازم میگردد و مدت 21 ماه را در قله های پر فراز و نشیب کردستان سپری میکند.خدمت سربازی شهید در سال 1361 به پایان میرسد. از آنجایی که شهید علاقه زیادی به خدمت برای مردم و مستضعفین داشت(خصوصا قشر روستایی) در تاریخ 1362/8/28 در جهاد سازندگی بیرجند مشغول به کار می شود.
روحیه ولایت پذیری و عشق به انقلاب در او موج میزد
از آنجایی که روحیه ولایت پذیری و عشق به انقلاب در او موج میزد به فرمایش امام(ره) که فرمودند"جوانان بروند و جبهه را گرم نگه دارند"،لیبک گفت و روانه جبهه گردید.
او در تاریخ 1365/3/6 عازم منطقه غرب ایران در جبهه سومار شد.
محمد حسین در تاریخ12 تیرماه1365 بر اثر ترکش خمپاره از ناحیه راست سر به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
این شهید به دلیل روحیه بالا و کارائی در سطح خوب به عنوان معاون فرمانده گردان موسی ابن جعفری پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی خراسان در عملیات کربلای یک در منطقه مهران شرکت کرد و در مرحله دوم عملیات در تاریخ 1365/4/12 بر اثر ترکش خمپاره از ناحیه راست سر به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
مزار شهید در زادگاهش(روستای تقاب از توابع شهرستان خوسف)می باشد.
بخشی از وصیت نامه شهید رحمانی
بسم الله الرحمن الرحيم
با درود و سلام به پيشگاه مقدس آقا امام زمان (عج) و نايب بر حقش امام امت و با سلام به ارواح طيبه شهداى اسلام ، شهداى كربلاهاى ايران ، شهداى والفجر 8-9 بالاخص يار شهيدم حبيب الله على دوست ، روحشان شاد ، راهشان پر رهرو باد .
سلام بر كفرستيزان جبهه هاى نبرد حق عليه باطل ، باز هم سلام به شهيدانى كه با جوهر خون يكايك آيات قرآن را در مكتب خانه جبهه تفسير مى كنند شكر بى حد خداى يكتا را كه بديهايمان را به خوبى مبدل ساخت . روزگار سياه را به روزگار نور و روشنايى مبدل نمود و بندگان غافلى را كه در آتش گمراهى و جهالت مى سوختند بدست بنده متقى اش بيدار نموده و از گمراهى نجاتمان داد .
سلام به روح مرحوم پدرم كه رنجها كشيد تافرزندش تحصيل علم كند و صحيح تربيت شود . شكر بى حد خداى را كه من ، من عاصى را توسط عبد صالحش حضرت امام خمينى به راه كشاند و از ظلمت به روشنايى و نور هدايتم نمود . اميدوارم كه تمامى بديهايم را به خوبى مبدل كند و اين را من از او مى خواهم ، چرا كه جز او نيست كه بتواند .
مولايم على عليه السلام مى فرمايد : « ولا لشىء من عملى القبيح بالحسن مبدلا » خدايا ، كيست بجز تو كه مرگ سياهم را كه به شدت از آن متنفرم به شهادت كه عاشق آن هستم مبدل نمايد . مى دانم آن خدايى كه تا بحال هر چه از او طلبيده ام به من عنايت كرده اين خواسته را عنايت خواهد كرد انشاءالله .
حال سخنى با مادرم دارم . سلام بر شما مادر ، مادرى كه با سختيهاى زياد بزرگم نمودى و مشقتهاى بيشمارى متحمل شدى ، خصوصا اينكه سعى داشتيد در با سواد كردنم . از اينكه در دنيا پسر خوبى براى شما نبودم ، اميدوارم مرا ببخشيد و از من راضى باشيد . چرا كه رضايت خدا در رضايت شماست ، اگر انشاءالله لطف الهى شامل حال من شود و در پيشگاه او آبرويى داشته باشم ، بتوانم تلافى كنم .
شما اى برادران و خواهرانم ، مرا ببخشيد و از شما مى خواهم همواره پشتيبان ولايت فقيه باشيد و با كسانى كه عشق امام در دلشان نيست ، ولو اينكه از نزديكترين بستگان باشند ، رفت و آمدى نداشته باشيد ، مگر نه اين است كه اطاعت از اولى الامر را خدا بر ما واجب نموده است و اطاعت از امام امت ، همين اطاعت از حضرت رسول اكرم (ص) است .
در مجالس و محافل بيشتر شركت كنيد و از نشستن در مجالسى كه ذكر خدا و صحبت از اسلام و امام در آن نيست ، جدا خوددارى كنيد . چرا كه دلها در مجالس و محافل ذكر و دعا صيقلى شده و جايگاه خدايى مى گردد . نماز اول وقت و نيكى به مادر را به همه شما سفارش مى كنم . در شهادتم همانگونه باشيد كه مى خواستيد در ازدواجم باشيد ، چرا كه اگر رسول اكرم (ص) مى فرمايد : با ازدواج نيمى از دين خودتان را حفظ كنيد ، حال كه من موفق به ازدواج نشده ام ، از خداى محمد (ص) مى خواهم كه با شهادتم تمام دينم را تكميل نمايد .
من از شما برادران جهادگر كه در اين جهاد مقدس بناست سازندگى كنيد ، بهتر است خودتان اول ساخته شويد و بهترين محل براى ساخته شدن انسان ، جبهه است . يك روز در جبهه بودن از سالها پاى درس بهترين اساتيد اخلاق نشستن بهتر است . اى كسى كه عمرى است مى گوئى : «ربنا آتنا فى الدنيا حسنه و فى الاخره حسنه و قنا عذاب النار » ، حسنه در دنيا و آخرت در سنگرهاى دفاع از دين تامين مى شود . از خداى محمد (ص) مى خواهم و مى گويم معبودا ، حال كه اسلام در خطر است ، اسلامى كه محمد (ص) و خانواده هاى حسين ها (ع) برايش رنجها كشيده اند ، اسلامى كه هم اكنون روح خدا براى آن خون دل مى خورد و براى دفاع از آن بهترين يارانش را از دست داده است . اسلامى كه به خاطر آن بهشتى ها و باهنرها و رجائيها در آتش سوختند ، اسلامى كه دستغيب ها و مدنى ها و ديگر ياران امام قطعه قطعه شده اند .
اگر من لايق هستم كه خونم در راه مقدس دفاع از مكتب اسلام بريزد ، خدايا با شهادتم مرا جزو ياران حسين بن على (ع) محسوب بفرما . چرا كه رسول اكرم (ص) مى فرمايد : بالاى هر خوبى ، خوبى است ، مگر كشته شدن به راه خدا كه بالاتر از آن ديگر خوبى نيست .
در خاتمه از مسئولين سپاه پاسداران و جهاد سازندگى و ديگر ارگانها و ادارات و همه و همه مى خواهم كه روى مسئله جنگ بيشتر سرمايه گذارى كنند و در همين سال جارى قلب حضرت ولى عصر (عج) و نايبش امام امت و خانواده محترم شهدا و مفقودين ، اسرا و جانبازان را شاد نمايند و راه كربلاى حسينى را بر روى عشاق آن حضرت بگشايند . انشاءالله
چشمانم را باز بگذاريد تا دشمنان اسلام بدانند كه من كور كورانه اين راه را انتخاب نكرده ام ، بلكه با چشمانى باز از امام پيروى كرده ام و به اين راه رفته ام .
اموالم را به خواهران و برادرانم واگذار نماييد و به خواهر صغيرم و برادر صغيرم بيشتر كمك كنيد تا فاطمه و محمد رضا تحصيلشان را ادامه دهند ، باشد كه افرادى متعهد و متخصص در خدمت اسلام و مسلمين باشند .
اگر جنازه ام بدستتان رسيد ، مرا در زادگاهم روستاى تقاب دفن نمائيد .
منبع:خاورستان
نظرات شما عزیزان: